میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

جرم تو زندگی ست

جرم تو زندگی ست، نفس میکشی زلال

سر می کشند دور و برت مارها مدام


خواسته بودم سر به زیر و سر به راه زندگی خودم باشم

غافل ازینکه این مردم سرشون درد میکنه برای فتنه... آشوب... پچ پچ

از ما که میگذره و دور میشه

اما خداجون... خودت چطوری این بنده ها را صبر میکنی؟؟؟


+شعر از دکتر حسنلی عزیز هست


++ این روزها را هیچ دوست ندارم.فقط بگذرند...زود بگذرند...به خوبی بگذرند


+++ خانم معلم  پرونده تحصیلی دانش آموزاش را هم بست و با خاطره خوب اولین سال تدریس خداحافظی کرد

راستی اعتراف میکنم دلم برای شاگردهام تنگ میشه

جرم تو زندگی‌ست

1-

صف  بسته اند پیش تو دیوارها مدام

قد می کشند دور و برت خارها مدام

جرم تو زندگی ست ، نفس می کشی زلال

سر می کشند دوروبرت مارها مدام

تو میوه داری از همه سو سنگ می خوری

این است سرنوشت ثمردارها مدام

تو راست قامتی و تناور ، از این سبب

تحریک می شوند تبردارها مدام

آزاد می شوی دگر از بندها اگر

راضی شوی به رسم دغل کارها مدام

آسوده می شوی تو از این فتنه های گنگ

عادت کنی اگر به لجن زارها مدام

اما تو عاشقی ، تو وعادت به منجلاب ؟

اما تو شاعری ، تو واین عارها مدام؟!!

نه نه ! تو سبز و روشن و پربرگ و بر بمان !

در حسرت نگاه تبردارها مدام



+ شعر از استادم،  دکتر حسنلی