میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

خاطرات تدریس :)

چه روزهایی که از سر گذروندم

چه تلخ و شیرین هایی که دیگه تعریف نشه بهتره !

و حالا من خانم معلمی

که در آستانه یه سال تحصیلی جدید داره روزهاش را باشاگردهاش تقسیم میکنه

و منتظر روزهای خوب و خوب و خوب تر نشسته

و سعی میکنه این روزها را هم خوب خوب خوب بگذرونه


+ اینم شاهکار یکی دانش آموزهای دوم دبیرستانم:

بیت دادم  معنا کنند(چو سوفارش آمد به پهنای گوش --- ز شاخ گوزنان برآمد خروش)

حالا جواب :

چون دید امام علی نمیترسد خشمگین شد و دستانش را که مانند شاخ گوزن بود بالا آورد


حالا امام علی تو جنگ رستم و اشکبوس دقیقا کجا بوده

دست چه جور شبیه شاخ گوزن هست

خودش داند