میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

رویاهایم را کجا بردی ...

رویاهای من معیوب است.
مثل آن بلور ترک برداشته است که حیفم آمد توی سطل آشغال بریزم ولی می دانم که دیگر به درد نمی خورد.


 پرنده من _ فریبا وفی

یک طورهایی دلت همین را میخواهد !

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خواستم بگم منم دل تنگ همین دوستی هام !

 

 اندوهی شبیه اندوه تو (آدومید)  :

برای همه ما پیش اومده, دست‌کم یک بار یا چند بار رابطه‌های را از دست دادیم, منظورم این جا رابطه, دوستی با هم‌جنس خود است, اینجا منظورم رفاقت و دوستی یک جنس (دختر با دختر) از این دوستی‌های که ناب بوده, خوب بوده, دوستی‌های که فکر می‌کردی همیشه‌گی بوده, ولی حالا به هر دلیل از دست رفته, یا از دست داده شده, از آن مدل دوستی‌های بوده که یک خیابان, شهر, کافه را حتی به نام خودتان زده‌اید, از بس که خاطره داشته‌اید,از بس که وقت و بی‌وقت با هم بوده ‌‌ید, خندیده‌اید, گریه کردید, رقصیدید, شب‌ها را روز کردید و روزها را شب کرده‌اید, از این مدل دوستی‌ها بوده که هزار تا قول و قرار با همدیگه گذاشته‌اید, بارها به هم گفته‌اید که با هم خواهید بود.. اما روزی, زمانی, می‌رسد که شرایط سخت می‌شود, آدم‌ها تغییر می‌کنند, توقعات بی‌جا می‌شود, ما خودخواه می‌شویم, یادمان می‌رود, نمی‌دانم چه اتفاقی در دوران ما می ‌افتد, که می‌زنیم زیر همه چیز, می‌گویم هر چه باداباد.. یا نمی‌گویم هر چه باداباد ولی خسته می‌شویم, انگار دیگه مثل گذشته های دور حوصله صبوری کردن را نداریم, زود می‌شکنیم, و می‌گذاریم و می‌رویم, هر کسی به طرفی, ولی فراموش نمی‌کنیم, نمی‌شود که فراموش کرد, مگر می‌شود دوستی چند ساله را به بادی و روزی فراموش کرد, اصلن فراموش می‌شود؟ من که می‌گویم هزار سال هم بگذرد, هیچ دوستی فراموش نمی‌شود, هر دوستی تکه‌ی از ما می‌شود, تکه از قلب و ذهن ما, و هر کجا ما باشیم او نیز با ما هست, شاید در زندگی ما نباشد, ولی در روح و جان ما جریان دارد, همین دوستی‌ها از دست رفته, بیشتر از هر چیز دیگه در ما قوت دارند, همین دوستی‌ها که نیستند, ماندگار‌تر می‌شوند, زیرا ما هر روز, از هر خیابان, هر کافه, هر شهر که با رفته بوده‌ایم رد شویم, یادش می‌افتیم و هر چقدر خاطره بیشتر, به یاد ماندن هم بیشتر…  

 

آدومید

 

 

+ ازین نوع دوست ه زیاد داشتم . که قرار بوده باشیم ... بخندیم ... ادامه بدیم 

اما یهو شاید یکی مون خسته شدیم و نشستیم 

و اون که رفت فقط به ظاهر رفت ! دلش تنگه تمام شب و روزهایی هست که خاطره ساختیم 

که خندیدم ... که قرار گذاشتیم ... که !!!!!!!!!!!!  

 ++ خواستم بگم دلتنگتم رفیق

یک یادش بخیر ساده هم سهم جوانی‌مان نبود !!!

نسل من


نسلی است


که غرق در معشوقه های خیالی


پیر میشود...

ببین!


کار آفتاب نیست

برف ها را

قدم های تو آب می کند

ببین بهار شده

و من هنوز

آدم برفی ام