میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

جلسه‌ای به نام دفاع

پرونده ارشدم را بستم با جلسه دفاعی که توقع داشتم اساتیدم توجه و احترام بیشتری برای خودم و کارم قائل باشند

گرچه دست بوس استاد راهنمام هستم تا هـمـیــشـه با دفــاع نـابـی که ازم داشت

اما....


اما دلخورم و نمیبخشم استاد مشاوری که بیست دقیقه دیر به جلسه ی دفاعم وارد شد

دلخورم و نمیبخشم استاد مشاوری که گوشی تلفنش برا یه ساعت خاموش نشد و بی جواب نذاشت مخاطب ها ش را

دلخورم ونمیبخشم نماینده ای که تموم مدت سرش پایین بود و نیم نگاهی نداشت به پاورپوینتی که براش خیلی زحمت کشیدم

دلخورم و نمیبخشم نماینده ای که تازه توی جلسه تند و تند داره پایان نامه ای را میخوانه که بیشتر یک سال توش غرق شدم و به جای درک محتواش دنبال نقطه کاماهای بالا و پایین میگرده؛ دنبال واژه های غلطی که گاهی از دست نویسنده خارجه دقت تام بهش داشتن

و....

دلخورم  از رأی هیئت داوران که  15 صدم را برای خودشون نگه داشتن

15 صدم برای پایان نامه ای که پاش خیلی زحمت کشیده شد

پایان نامه ای با موضوعی سخت و راهی پر از زحمت !!!!

پایان نامه ای که به اتفاق قبول داشتند موفق از گزینش رد شد

اما لابد غلط های ریز و جزیی اونقد اهمیت داشتن که همه ارزش را در سایه قرار دادن


+پرونده ی  پایان نامه ارشد را بستم با نمره 19.85

++ دست بوس تمام اساتیدم هستم که برای به ثمر رسیدن استعدادهام ذره ای دریغ نکردن

+++ به طور خاص ممنونم از استاد راهنمام


++++  همه میپرسن چه خبر از دکتری؟!