هرگز در تخیلاتم چنین روزهایی وجود نداشتن ...
حالا من خانم معلمیم که توی این جاده سرد و سخت دست تنهاییش رو گرفته
و از این شیشه بزرگ به بارش یکنواخت بارون چشم دوخته
+ جاده ؛ زمستون؛ اتوبوس ؛ بارون ؛ ......