میزنگم به میرزا .از مسئول می پرسم میشه لطفن کتاب هام را تمدید کنید ؟
میگه نه نمیشه ( همیشه میگه نه اما ...)
شروع میکنم به تند تند توضیح دادن.
میگم آخه همیشه هم بهم میگید نه اما برام ین کار را انجام میدید !؟!!
میخنده میگه خب چه کار کنم حتمن اصرار میکنی منم قبول میکنم
میخندم
میگ حالا شماره ات را بگو ..............................
و من خوشحال میشم ازینکه کارم را راه انداخت
و بیشتر خوشحال میشم ازینکه حس میکنم خدا هوام را داره !
سلام سایت محبوب و خوبی داری اگه مایل باشی با من تبادل لینک کن