میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

بابالنگ دراز

زندگی با جولیا و سالی برای من که طرفدار ترک دنیا هستم، به قدر کافی عذاب آور است.  

هر دو آنها از زمانی که پا به این دنیا گذاشته‌اند،  

همه‌ چیز داشته‌اند و خودشان را لایق خوشبختی می‌دانند. 

 فکر می‌کنند دنیا به آنها بدهکار است.  

شاید هم همینطور باشد؛  

دنیا هم قبول دارد که به آنها بدهکار است و حقّشان را می دهد. 

 ولی تا به حال به من دینی نداشته و از اول این را گفته‌است. 

 من حق ندارم از دنیا چیزی بخواهم، چون روزی می‌آید که تقاضایم را رد کند..."

بابالنگ‌دراز- جین وبستر 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.