میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

حال من با پیرهن مشکی خوش است/دکترم گفته محرم لازمم


از خدا پرسیدم : 

اگر در سرنوشت من همه چیز را از قبل نوشته ای 

آرزو کردن چه سود دارد ؟ 

خدا گفت : شاید نوشته باشم ؛ 

هر چه آرزو کرد همان باشد



+ شبهای محرمی  میگذرونیم که چقد دلم میخواد خدا دستم را بگیره



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.