میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

واسم بخند!

حالا می بینم  

از مردهایی که وقتی می خندند  

گوشه ی گونه اشون یه چال کوچولو می افته 

خیلی خوشم می آید ! 

 

+دروغ چرا‌!؟ 

کاش یکی از اون ها مال من بود 

بعد اون وقت من فقط خندیدنش را تماشا می کردم 

همیشه ! هی مدام!