میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

به همین سادگی که می بینی

 

آذر هم اومد و رفت  

این خنده های نخندیده شده هم منتظر ماندند تا ماه بعد ! 

نشکفتند ! 

مجالی نداشتند ! 

 

انتظار روح آدم را له می کنه !!! 

 

 

+راستی یلدا مبارک !

نظرات 1 + ارسال نظر
mahdi 5 بهمن 1390 ساعت 10:02 ب.ظ http://aback.blogsky.com/

من هم می ترسم !

ترس از ناتمام ماندن کارها!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.