میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

چه عمیق !

 

نفس هایم بی تو، بوی خاکستر سیگار پیرمردی را می دهد


که به جوانی ازدست رفته اش می اندیشد…!!!

امانه، انگار در نبودنت پیرتر از پیرمردی شده ام که در زیرسایه ی عصایش نشسته

و باخدایش حرفها دارد…
 

 

 

 

 

+ حقیقتن خیلی دلم میخواست لینک منبعش را می نوشتم

اما یادم نمی اومد ! و توی یادداشت های چرکنویس داشتمش 

خلاصه با کسب اجازه از نویسنده ی نامعلوم !؟!