میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

میان این برهوت، این منم؛ من مبهوت

خاطرات خانوم معلمی که منم...

(بابک صحرایی/حامی/نیکی کریمی/رامبد)

view این عکس را دوست داشتم 

دلم خواست منم بذارم اینجا 

-انگار که یه ترکیب رنگ خوشکلی توش می بینم   

 

 

یک دانش‌آموخته ارشد ادبیات 21 اردیبهشت 1391 ساعت 08:51 ب.ظ

دیده بوسی

امروز که این واژه را شنیدم 

به نظرم رسید 

عجب واژه ی خوش لحنیه !  

"دیده بوسی"

 

+نمیدونم از نظر ساختاری البته درسته یا نه !  

هی وای من

یک دانش‌آموخته ارشد ادبیات 21 اردیبهشت 1391 ساعت 01:08 ب.ظ

سه شنبه روزی در کنار سعدی!

... روزهای خوب 

در کنار دوستای خوب ...

فراموش نمی شوند !  

یک دانش‌آموخته ارشد ادبیات 12 اردیبهشت 1391 ساعت 09:45 ب.ظ

ثریا تو چشات ....

یه ثریا و سپیده و حنا هم نشدیم  

تا بلکه یه خواننده پیدا بشه برا اسمم امون آهنگ بخوانه 

حالا حضور شاعر و شعر در وصف ناممون پیش کش !!!!!

یک دانش‌آموخته ارشد ادبیات 12 اردیبهشت 1391 ساعت 09:36 ب.ظ

هیچ کس نمیخواد دلش خونه ی غم بشه!

گاهی دلتنگی میاد 

بغض میشه توی گلوت !!! 

 

براش هم فرقی نمیکنه چه قدر کار روی سرت تلنبار شده 

نمی فهمه هم تو فردا باید سر حال باشی !  

نمی فهمه!   

 

  

دل تنگی هیچچچچی نمی فهمه 

فقط گاهی 

یواش میاد 

بغض میشه توی گلوت !

یک دانش‌آموخته ارشد ادبیات 6 اردیبهشت 1391 ساعت 02:43 ب.ظ